تا کنون 72 شعر از 44 شاعر پارسی زبان شعرهایی برای آیات سرودند! به نقل از سایت شاعران پارسی زبان : شب شعر«آیات سرخ» گردهمایی شاعران انقلاب در حمایت از مردم مظلوم بحرین و بزرگداشت شاعره بحرینی «آیات القرمزی»، به همت موسسه فرهنگی شهرستان ادب و سایت فارسی زبانان با حضور گسترده شاعران پیشکسوت و جوان برگزار شد. شب شعر«آیات سرخ» با موضوع بزرگداشت شاعره بحرینی «آیات القرمزی»، به همت موسسه فرهنگی شهرستان ادب و سایت فارسی زبانان در تاریخ چهارشنبه 14/2/1390 همزمان با ایام فاطمیه، در محل موسسه فرهنگی شهرستان ادب برگزار شد. در این مراسم که با حضور شاعران مطرح کشوری و شاعران جوان و دست اندر کاران سایت ادبی فارسی زبانان اجرا شد، علیرضا قزوه، ابوالقاسم حسینجانی، خلیل عمرانی، علی محمد مودب، علی داوودی، عبدالرحیم سعیدی راد، رضا اسماعیلی، فریبا یوسفی، فاطمه طارمی، مرتضی حیدری آل کثیر، امید مهدی نژاد، محمد مهدی سیار، محمد حسین نعمتی، میلاد عرفانپور، سید حسن مبارز، سید محمد حسینی، سید محمد مهدی شفیعی، محمدرضا وحید زاده، سید حسین شهرستانی، سید مهدی میرشفیعی، حبیب الله رزمجویی، میرشمس الدین فلاح هاشمی، علی عباسی ، یوسف عابدی،قادر دلاورنژاد، مظاهر کثیری نژاد، مبین اردستانی، محسن رضوانی، امیر تیموری، امیر سهرابی، حسین کاظمی، حمید درویشی، حسن صنوبری، حسین مروتی و حسین فروزنده به شعر خوانی پرداختند. با برگزاری شب شعر، "آیات بیداری" در ادبیات شاعران البرز متجلی شد. کرج - خبرگزاری مهر: شب شعر "آیات بیداری" در حالی به همت معاونت فرهنگی اداره کل ارشاد البرز برگزار شد که بگفته یکی از شاعران حاضر در مراسم، روح "آیات القرمزی" شاعره همیشه بیدار سرزمین بحرین در پی جور مستبدان آل خلیفه میان گستره پهناور آسمان و قفس تنگ زمین در نوسان است. برای خواندن اشعار اینجا را کلیک کنید. جواد شیخ الاسلامی دراین مراسم مثنوی را قرائت کرد که در ذیل این مطلب آمده است: به دل سوختهی سوختهاش خندیدید اف به روتان! همهی باغچه را داس زدید رو به سر ریز شدن کاسهی صبر دریا... مثنوی آمده تا نعرهی هوهو بزند بیت در بیت فقط "أینَ تَفِرّوا "؟...آری خنجر واژه به آنها که بدانی بزند باز این طایفه با دشنه و تیغ آمده است این جماعت پی عشقاند و به دریا راهی... دل ز کف داده به دریا، همه مجنون، همه مست... تا غبار از کف پاتابهی شان برخیزد خون این قوم اگر بند بیاید خوب است! وای اگر دست قضا حکم به اعجاز دهد وای اگر هق هق طوفانی دریا برسد وای اگر نعرهی «من حیدریام» را بزنند شده با خون، شده با آه؛ که میگیریمش ایهاالناس! حرام است، مبادا بروید! راه این نیست که: "یک راست به حج باید رفت " کعبه و سنگ بهانه است؛ خودش را دریاب جز پی فتح و ظفر، مکه مگر باید رفت؟ ایهاالناس! حرام است، مبادا بروید! اف به روتان! همهی باغچه را داس زدید تا بشر هست شما خوار ابرنکبتها از تمامی جهان مشت و لگدخواهی خورد این قلم آن قلمی نیست که سرریز شود این قلم آن قلمی نیست که بی سر برود این قلم آمده تا نعره هوهو بزند سر بدزدید ندزدید رفیق آمدنی است... هر که با آل علی در پی شر میگردد سرنوشتت همه مغضوب دو صد ایل شدن بنشیند به دلت داغ مسلمان کشتن هر که با آل علی در پی شر میگردد ایرج قنبرپور در این مراسم شعری در مظلومیت مردم بحرین قرائت کرد: زیر تیغ نفاق آلسعود میشود عشق مثله در بحرین فرصت همدلی و هم نفسی روز همبستگی ملتهاست شد جهان از ستم آزاد با پیام نجات بخش امام یمن و مصر و اردن ولیبی همه جا رد پای بیداری است منشر میشود قیام حسین زیر باران موشک و باروت همه از نسل آب و آیینهایم سنی و شیعه همدل و همراه میرسد روزگار شیرینی که همه زیر یک علم باشیم امیر تیموری هم شعر خود را به آیات القرمزی تقدیم کرد: ای شاعر باد و طوفان ای دختر ابر و باران تصنیف غرای نهضت ای آیهی سرخ غیرت دنبال ردّ و نشانت گشتند همسنگرانت نام تو از جنس نور است امسال سال ظهور است در حال اغما و زندان، باشی نباشی مهم نیست میبینمت میدرخشی در بین میدان لؤلؤ حمید درویشی از شعراری جوان در شعر خود خطاب به مردم بحرین گفت: شهر نه اینجا شبیه قفسه بعضیا جون میکنند کنج قفس واسه اینکه حرف آزادی زدن اینجا مسجدا رو ویرون میکنن ستون کاخشون استخون ماست نمیدونم کیه پشت اون نقاب نمیدونم چی بذارم اسمشو روی شیطون و سفید کرده و باز دست و پا میزنه واسه زندگی در شعر سیدمحمد حسینی نیز اینچنین مردم بحرین مورد تجلیل قرار گرفتهاند: هر چند با هزار مکافات زندهاند اعضای پیکرند خلایق ولی چه سود پیغمبری تمام بتان را شکست لیک آل خلیفهاند نشانی که در جهان با دشمنان بگو که اگر کشته هم شویم آیات یک دلیل که بعد از هزار سال محمدرضا وحیدزاده با آرزوی اینکه دیری نپاید تا مراسمی را به منایبت پیروزی مظلومان جهان بر پاشود این شع را قرائت کرد: افتاده است لرزه به دیوار کاخها شاعر! بخوان که فصل غزلخوانیات رسید از واژههای شعلهورت سخت میرمند خلخالهای گمشدة صد زن غریب1 شاعر بخوان و بر صلهات افتخار کن از آیههای محکمی و دیدنی شده است وقتش رسیده چشم بدوزی به جادهها علیمحمد مودب نیز در شعر خود اینچنین گفت: آیات نام کوچک توفانها نامی که تا همیشه نماز ما آیات شعر زلزلهها را گفت چون نخل طور شعله کشید ایات با گردبادهای مهیب و سرد در پیچش سیاهی عالمگیر آیات نام کوچک مهتاب است سیلی خور کسوف نخواهد ماند میلاد عرفانپور شاعر نیز با خواندن رباعیهای طوفانی خود حضار را به وجد آورد: تردید حرام است، خودت میگفتی! برخیز و قصیدهای بخوان، خواهرجان! از هیچ مصیبتی نخواهی ترسید با مژده فتح عاشقان آمده بود از آتش عصیان زمین، میترسم ایام عزای فاطمه نزدیک است برای خواندن اشعار روی لینک اسم شاعر کلیک کنید.
در این جلسه علاوه بر قرائت اشعاری در حمایت از انقلاب مردم بحرین و آیات القرمزی ، اشعاری به مناسبت دهه فاطمیه نیز قرائت شد.
همچنین شعرخوانی آیات القرمزی در میدان لولو و همچنین نماهنگهایی که در خصوص انقلابهای ملتهای مسلمان منطقه تهیه شده بود پخش شد که مورد استقبال جمع قرار گرفت.
آیات القرمزی شاعره 20 ساله بحرینی است که در اوج گیر و دار مبارزه مردم بحرین و تجمع اعتراض آمیزشان در میدان لولو، اقدام به شعر خوانی علیه حکومت بحرین و اعتراض به زمامداری ظالمانه آل خلیفه نمود و فریاد دادخواهی سرداد و پس از این ماجرا، توسط مزدوران حکومتی دستگیر و تحت وحشیانه ترین شکنجه ها و تعدی ستم پیشگان آل خلیفه قرار گرفت.
در شب شعری که به مناسبت گرامیداشت این هنرمند عرصه شعر و جهاد در استان البرز برگزار شد، هنرمندان بسیاری اقدام به شعرخوانی کردند که از این جمله داوود صلاحی با قرائت شعری زیبا و مناسب فضای جلسه را رونق بخشید.
به غزلهای برافروختهاش خندیدید
تا ابد گُر به دل حضرت عباس زدید
هان ببینید کنون لشکر ببر دریا...
بیت در بیت فقط "أینَ تفِرّوا " بزند
واژه در واژه فقط پیچش ابرو؟... آری
به فلانی و فلانی و فلانی بزند
"سر بدزدید که هفتاد و دو تیغ آمده است "
همه بیخانه عشقاند و به دریا راهی...
" پیرهن چاک وغزل خوان و صراحی در دست "
کبر بیهودهی صد کوه به هم میریزد
ید بیضا شده در بند بیاید خوب است!
سنگ را بر کَنَد از خاک و به پرواز دهد...
وای اگر وقت رجزخوانی دریا برسد
به شکافی که به آن خانه علم را بزنند...
مکه از ماست؛ به والله که میگیریمش
حج کجا؟ عمره کدام است؟مبادا بروید!
گاه فرمان رسد: ای قافله! کج باید رفت...
مقصدت صاحب خانه است؛ خودش را دریاب
غیر از این باشد از این قافله در باید رفت...
حج کجا؟ عمره کدام است؟مبادا بروید!
تا ابد گُر به دل حضرت عباس زدید
ننگ اسلام و نگونسار ابرنکبتها
و به دستان یل فاطمه حد خواهی خورد
هرچه که تیغ خورد تیز شود تشز شود
از بلاسوزی این معرکه ها دربرود
بیت در بیت فقط این تفروا بزند
رقص شمشیر و سپس چرخش تیغ آمدنی است...
تیغ گم کرده و دنبال سپر میگردد...
بنشیند به دلت حسرت قابیل شدن
داغ مالک کشی و بوذر و سلمان کشتن
تیغ گم کرده و دنبال سپر میگردد
میتراود دوباره در عالم عطر خورشیدی قیام حسین
نوبت اهتزاز آزادی خاک در دست راست قامتهاست
با سلام بلند بیداران شد جهانگیر عزت اسلام
باز امروز شسور عاشورا در دل پاک عاشقان جاری است
دارد امروز امت اسلام ریشه در خاک و شاخه ملکوت
بال در بال و شانه در شانهایم اهل یک آرمان و در یک راه
در ره اعتلای آزادی عهد بستیم هم سفر باشیم
مرجان دریای بحرین ای لؤلؤ بحر ایمان
تصویر آزادی و خون نقاشی رنج دوران
هر کوچه و هر خیابان در شهر میدان به میدا
همشیرهی من صبور است، سوگند بر نام قرآن
در جوشش و در خروش است خون تو ایوان به ایوان
حبسیههای تو آیات طوفان به پا کردهطوفان
برای لحظهای چشماتو ببند
همسفر شو با نسیم به شهر خون
با پرندههای زخمی نیمه جون
نه برای اینکه ابو دون میخوان
جرمشون اینه که آسمون میخوان
همه پشت میلهاند به جرم دین
فریاد و سر میبرند بیا ببین
که میترسه از همه پرندهها
وقتی وحشیتره از درندهها
توی فکر حیله تازه تره
وقتی روی موج خون شناوره
اما هنوز اهل مناجات زندهاند
گاهی فقط شبیه به اموات زندهاند
بتهای بدتر از هبل و لات زندهاند
اصحاب آن سقیفهی بد ذات زندهاند
بسیار مثل خواهرم ایات زندهاند
دلدادگان مادر سادات زندهاند
ترسیده است چشم ستمکار کاخها
دیگر بس است رونق بازار کاخها
دشداشههای نفتی و بودار کاخها
آویخته است از در و دیوار کاخها
پهلوی توست زخمی مسمار کاخها
صبح تلاوت تو و انکار کاخها
گویی سواری از پس آوار کاخها...
نامی که در کتاب خدا زنده است
در محضرش شکسته و شرمنده است
حرف سطوح گمشده در گل را
آوازهای سوخته در دل را
بیترس از نسیم، شکفتن خواند
آن خطبه را چه محکم و روشن خواند
نام بلند هر چه که خورشید است
صبحی که صبح روشن امید است
تقدیر به کام است خودت، میگفتی!
هنگام قیام است، خودت میگفتی!
***
خورشید دمیده در دل شب... آیات
از سورهی ایثار، لبالب ...آیات
شاگرد کلاس درس زینب، آیات
***
او راز بلیغی از عنایات خداست
در دفتر شعر او روایات خداست
این مصحف زخم خورده آیات خداست
***
ای کاش که تا ازل، زمان برگردد
تا لاله به دامان جنان برگردد
"آیات " خدا به آسمان برگردد
***
ای شاعر زخمهای ممتد ... آیات
وی از همه شاعران سرآمد... آیات
پهلوی تو هم شکسته شاید... آیات!
002
003
004
005
...
\آیات القرمزی\ در تجمع بزرگ بانوان بحرین
بحرینیها حمله به زنان را محکوم کردند!
یکی از رهبران جریان عمل از شکنجه بانوان بازداشت شده خبر داد
تظاهرات زنان بحرین علیه حکم زندان پزشکان
برخی اعضای خاندان آلخلیفه در شکنجهها شرکت میکنند!
ظهور آیاتالقرمزیهای جدید؛ نتیجه پنجماه سرکوب در بحرین + فیلم
آیات القرمزی مجدداً بازداشت شد!
شعر از کودکی با من بود!
از شدت شکنجه در زندان به کما میرفتیم!
شاعره آزادی در حصر خانگی
عکس هایی از اتاق آیات القرمزی پس از آزادی
آهای مردم بحرین ، با شما هستم :
«آیات القرمزی» شاعره جوان بحرینی از زندان آل خلیفه آزاد شد.
[همه عناوین(101)][عناوین آرشیوشده]
Design By :
TopBloger.com |